مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • بستی، ابوالقاسم | بُسْتی‌، ابوالقاسم‌ اسماعيل‌ بن‌ احمد (د 420ق‌ / 1029م‌)، متكلم‌ و نويسنده معتزلی و زيدی مذهب‌. وی احتمالاً اهل‌ بست‌ از منطقۀ سيستان‌ بوده‌ است‌ و اينكه‌ برخی‌ منابع‌ (مثلاً جنداری، 7)، نسبت‌ جيلی‌ به‌ وي‌ داده‌اند، به‌ سبب‌ اقامت‌ او در منطقۀ سواحل‌ خزر و ارتباطش‌ با زيديه‌ است‌.
  • بسرمیان | بِسِرْميان‌، نام‌ گروهی‌ قومی‌ از اودمورتها2 كه‌ به‌ صورت‌ بسرمِن (بروكهاوس‌، IIIA / 603؛ آكينر،103) و بسرمان ‌(«دائرۃ ـ المعارف‌...3»، (VI / 227 نيز آمده‌ است‌. بعضی‌ نام‌ بسرمان‌ را تصحيفی از نام مسلمان می‌دانند كه به‌ گونه‌ای مغلوط به صورتهای‌ بوسورمان و موسورمان‌ در ميان‌ مسيحيان‌ روسيه‌ تلفظ می‌شد و تعبي...
  • بستی، ابوالحسن | بُسْتی، ابوالحسن‌ علی بن‌ محمد بن‌ جعفر، از مشایخ‌ صوفیه‌ و محدثان‌ خراسان‌ در سدۂ 5 ق‌ / 11م‌. از جزئیات‌ زندگی او اطلاع‌ دقیقی در دست نیست‌. صریفینی تنها به‌ ذكر نام‌ و نشان‌ و موطن‌، و اشاره‌ به‌ مقام‌ ارشاد او در تصوف‌ بسنده‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 580، 679).
  • بسط |
  • بسربن ابی ارطاة | بُسْرِ بْن‌ اَبی‌ اَرْطاۃ، ابوعبدالرحمان‌، از سرداران‌ معاوية بن‌ ابی‌ سفيان‌. نام‌ بسر معمولاً به‌ نيايش‌ ابوارطاۃ اضافه‌ شده‌ است‌، اما از آنجا كه پدرش ارطاة نام داشت‌ (ابن‌ حزم‌، 170؛ ابن‌ عبدالبر، 1 / 157)، در برخی‌ از منابع‌، نام‌ وی به‌ گونه بسر بن‌ ارطاۃ نيز آمده‌ است
  • بسطام بن قیس | بِسْطام‌ بْن‌ قِیس‌، رئیس‌ قبیلۀ بنی‌ شیبان‌، قهرمان‌ نیم‌افسانه‌ای‌ و شاعر جاهلی‌ (د ح‌ 615م‌). درباره بسطام‌، آنچه‌ بیش‌ از هرچیز نظر پژوهشگر ایران‌شناس‌ را جلب‌ می‌كند، اینكه‌ وی‌ در مقام‌ «سید» (رئیس‌) قبیله‌، با نامی‌ ایرانی‌ خوانده‌ شده‌ است‌.
  • بسطامی، علاءالدین |
  • بسطامیه |
  • بسطامی | بَسْطامی‌، خاندانی‌ از شافعیان‌ نیشابور در سده‌های‌ 4- 6ق‌ / 10- 12م‌ كه‌ مردان‌ و زنان‌ نامداری‌ در دانشهای‌ دینی‌ و فقه‌ شافعی‌ از آن‌ برخاستند و حدود 150 سال‌ (صریفینی‌، 558) پیشوایی‌ مذهبی‌ ـ اجتماعی‌ شافعیان‌ آن‌ دیار را داشتند.
  • بسطامی، عبدالرحمان | بَسْطامی‌، عبدالرحمان بن علی بن احمد (د 858ق‌ / 1454م‌)، عارف‌، فقیه‌ و مفسر حنفی‌ مذهب‌ به‌ روزگار عثمانیان‌ كه‌ در تاریخ‌ هم‌ دستی‌ داشت‌ و در علوم‌ غریبه‌ همچون‌ جفر و جامعه‌ و شناختن‌ اسرار حروف‌ نیز استاد بود.
  • بسطامی، شهاب الدین | بَسْطامی‌، شهاب‌الدین‌ (د 823ق‌ / 1420م‌)، معروف‌ به‌ شهاب‌الدین‌ خیابانی‌، عالم‌ و صوفی‌ عصر تیموری‌ در هرات‌. تاریخ‌ و محل‌ تولد او دانسته‌ نیست‌. از شهرت بسطامی‌ وی‌، چنین‌ برمی‌آید كه‌ از اهالی‌ بسطام‌ بوده‌
  • بسطه | بَسْطه‌، شهری‌ واقع‌ در ایالت‌ غرناطه‌ (گرانادا) در جنوب‌ اسپانیا. این‌ شهر در 123 كیلومتری شمال‌ شرق‌ غرناطه‌ واقع‌ است‌.
  • بسمل شیرازی | بِسْمِل ‌شیرازی‌، علی‌اكبر، ملقب‌ به‌ نوّاب‌ (1187-1263ق‌ / 1773-1847م‌)، شاعر و تذكره‌نویس‌. نیاكان‌ او از عراق‌ عجم‌ و خراسان‌ بودند كه‌ در دورۀ صفویه‌ در اصفهان‌ سكنی‌ گزیدند و در فتنۀ افغان‌، از آن‌ شهر به شیراز كوچ‌ كردند
  • بسمله |
  • بسفر | بُسْفُر، تنگه‌ای‌ در تركیه‌ كه‌ دریای‌ سیاه‌ را به‌ دریای‌ مرمره‌ و سپس‌ از طریق‌ تنگه داردانل‌ (چناق‌ قلعه‌) به‌ دریای‌ اژه‌ مربوط می‌كند. این‌ تنگه‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ راههای‌ بازرگانی‌ و استراتژیكی‌ جهان‌ است‌ و قاره‌های‌ آسیا و اروپا را از هم‌ جدا می‌كند. شهر استانبول‌، بزرگ‌ترین‌ شهر تركیه‌ در دو سوی‌ تنگ...
  • بسطام | بَسْطام‌، بخش و شهری‌ تاريخی‌ در شهرستان‌ شاهرود، واقع‌ در استان‌ سمنان‌.
  • بسکره | بِسْكْره، شهر و ولایتی‌ در شمال‌ شرق‌ الجزایر. ولایت‌ بسكره با 728 ‘109كمـ2 مساحت («خاورمیانه‌...1»،284)، در شمال‌ شرقی الجزایر واقع است‌. این ولایت در1366ش‌ / 1987م بیش از 200‘430 تن جمعیت‌ داشته‌ است‌
  • بسیط الحقیقه | بَسیطُ‌الْحَقیقه‌، اصطلاحی‌ در فلسفۀ اسلامی‌ كه‌ به‌ ویژه‌ در حكمت‌ صدرالدین‌ شیرازی‌ (د 1051ق‌ / 1641م‌) به‌ صورت‌ قاعده‌ای‌ فلسفی‌ برای‌ دلالت‌ بر بساطت‌ ویژۀ ذات‌ خداوند به‌ كار رفته‌ است‌.
  • بسیط | بَسیط (اسپانیایی‌: آلباثته1‌)، استان‌ و شهر مركز آن‌، در جنوب‌ شرقی‌ اسپانیا. ابن‌حیان‌ (5 / 400) و ابن‌ابار (2 / 223) در سدۂ 7ق‌ / 13م‌ برای‌ نخستین‌ بار از این‌ شهر نام‌ برده‌اند؛ نام‌ اسپانیایی‌ آن‌ از البسیط عربی‌ گرفته‌ شده‌ است
  • بسوی | بَسَوی‌، ابویوسف یعقوب‌ بن سفیان بن جوان فارسی (د 277ق‌ / 890 م‌)، محدث‌ و مورخ‌ ایرانی‌. او در شهر بسا یا پسا (فسا) كه‌ از شهرهای‌ مهم‌ ولایت‌ دارابگرد در فارس‌ شمرده‌ می‌شد، به‌ دنیا آمد. نسبت‌ نسوی‌ وی ناشی‌ از تصحیف است
  • بسوس | بَسوس‌، یكی‌ از جنگهای‌ مشهور عرب‌ در دورۀ جاهلی‌ (= ایام‌ العرب‌).
  • بسیط و مرکب | بَسیطْ وَ مُرَكَّب‌، تقسیمی‌ عام‌ و كلی‌ كه‌ در زمینه‌های‌ مختلف‌ دانشها و به‌ویژه در جهان‌شناسی‌ فیلسوفان‌ مسلمان‌ كاربرد داشته‌ است‌.
  • البشارات | اَلْبُشارّات‌، یا البُشَرّات‌، دشتها و دره‌های ‌حاصل‌خیزی‌ در جنوب‌ اندلس‌. واژۂ بشارات‌ كه‌ در عربی‌ به‌ معنی‌ مراتع‌ است‌، در اسپانیایی «آلپوخاراس1‌» نامیده‌ می‌شود. این‌ كلمه‌ در منابع‌ موجود گاه‌ به‌ صیغه مفرد استعمال ‌شده ‌است‌
  • بشربن معتمر | بِشْرِبْن‌ مُعْتَمِر، ابوسهل‌ هلالی‌ (د 210ق‌ / 825م‌)، متكلم‌، ادیب‌ و بنیان‌گذار مكتب معتزلی بغداد. دربارۀ زادگاه‌ او روایتهای‌ مختلفی‌ هست‌. برخی‌ او را اهل‌ بغداد، و برخی‌ دیگر اهل‌ كوفه‌ دانسته‌اند و روایتی‌، با شهرت‌ كمتر، او را بصری‌ معرفی‌ می‌كند (ابوالقاسم‌ بلخی‌، 72؛ ابن‌ ندیم‌، 205). از اینكه‌ گفته...
  • بشار مرغزی | بَشّارِ مَرْغَزی‌، شاعر سدۀ 4ق‌ / 10م‌. از تاریخ‌ ولادت‌، درگذشت‌ و چگونگی‌ احوال‌ وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌.
  • بشار شعیری | بَشّارِ شَعیری‌، ابواسماعیل‌ (د ح‌ 180ق‌ / 796م‌)، از غالیان‌ شیعی‌. اطلاع‌ كامل‌ و دقیقی‌ از تاریخ‌ زندگی‌، نحوۀ تحصیل‌ و اعتقادات‌ وی‌ در اختیار نیست‌.
  • بشر | بِشْر، ناحيه‌ای در شرق‌ سوريه‌ (جبل‌ البشری امروزی). اين‌ ناحيه‌ در شمال‌شرقی‌ كوههای تدمر واقع‌ شده‌است‌ و طول‌ آن‌ به‌ 80 كمـ ، و عرض‌ آن‌ به‌ 45 كمـ می‌رسد و ارتفاع‌ بلندترين‌ نقطۀ آن‌ 865 متر است
  • بشار بن برد | بَشّارِبْن‌ بُرْد، ابومُعاذ، ملقب‌ به‌ مُرَعَّث‌ (د 167 یا 168ق‌ / 783 یا 784م‌)، شاعر بلندآوازه‌ و نابینای‌ ایرانی‌نژاد در عصر اول‌ عباسی‌.
  • بشبیشی | بِشْبیشی‌، عبدالله‌بن احمد عُذری‌(762-820ق‌ / 1361-1417م‌)، ادیب‌ و كاتب‌ شافعی‌.
  • بشتکی | بَشْتَكی‌، بدرالدین‌ محمد بن‌ ابراهیم‌ بن‌ محمد (748-830ق‌ / 1347-1427م‌)، كاتب‌ و شاعر. سبب‌ شهرت‌ وی‌ به‌ بشتكی‌ آن‌ است‌ كه‌ در بشتك (محله‌ای‌ خارج‌ از قاهره‌) به‌ دنیا آمد و زمانی‌ را در خانقاه‌ بشتك‌ سپری‌ كرد
  • بشتی | بُشْتی‌، ابوحامد احمد بن‌ محمد خارْزَنْگی‌ (د 348ق‌ / 959م‌)، ادیب و لغت‌شناس عربی‌نویس ایرانی‌. برخی‌ منابع‌ تاریخ‌ درگذشت‌ او را 408ق‌ نوشته‌اند (ابن‌ اثیر، 1 / 409؛ I / 200 GAL,S, )كه‌ نادرست‌ می‌نماید.
  • بش بالغ | بِش‌ بالِغ‌، شهری در تركستان‌ شرقی‌. بش‌ بالغ‌ نامی‌ تركی‌ ـ مغولی‌ است‌ (بارتولد،III / 362) كه در مآخذ به صورتهای مختلف‌: بش‌ بالق‌، بیش‌ بالیق‌، بیش‌بالیغ‌ و ... آمده‌ است‌
  • بشر بن صفوان کلبی | بِشْرِ بْن صَفْوان‌ كَلْبی‌، از امرای‌ مشهور عصر اموی‌ در اوایل‌ سدۀ 2ق‌ / 8م‌. از زندگی‌ او اطلاع‌ اندكی‌ در دست‌ است‌؛ پیش‌ از آنكه‌ به‌ امارت‌ مصر منصوب‌ گردد، از سوی‌ عمر بن‌ عبدالعزیز (حك‍ 99-101ق‌ / 718-720م‌) برای نظارت و بررسی كارهای‌ عدی‌ بن‌ ارطاه، امیر فارس‌ كه‌ عمال‌ وی‌ متهم‌ به‌ فساد مالی‌ بودند...
  • بشر بن براء | بِشْرِ بْن بَراء (د 7 یا 8ق‌ / 628 یا 629م‌)، صحابی‌ پیامبر(ص‌). او از تیره بنی‌ سلمه‌ از قبیله خزرج بود (ابن‌ هشام‌، 1 / 697، 3 / 358؛ ابن‌ عبدالبر، 1 / 167) و همراه پدرش در بیعت عقبۀ دوم‌ اسلام‌ آورد
  • بشر بن سری | بِشْرِبْن‌ سَری‌، ابوعمرو (د 195ق‌ / 811م‌)، محدث‌ بصری‌ مكی‌ كه‌ به‌ سبب‌ داشتن‌ برخی‌ عقاید، نسبت‌ جَهمی‌ بودن‌ به‌ او داده‌ شده‌ است‌. برخی‌ وفات‌ وی‌ را در 196ق‌ دانسته‌اند (ذهبی‌، تذكرۃ...، 1 / 356، قس‌: سیر...، 9 / 334). از آنجا كه‌ عمر وی‌ را 63 سال نوشته‌اند (فاسی‌، 3 / 370؛ قس‌: بخاری‌، التاریخ الكبی...
  • بشر بن ابی خازم | بِشْرِ بْن‌ اَبی‌ خازِم‌، فرزند عمرو بن‌ عوف‌، از بنی‌ اسد، شاعر اواخر عصر جاهلی‌.
  • بشر بن مروان | بِشْرِ بْن‌ مَرْوان‌ (د 74 یا 75ق‌ / 693 یا 694م‌)، مُكنّی‌ به‌ ابومروان‌، حاكم‌ عراق‌ در دوره‌ای‌ از خلافت‌ عبدالملك‌ بن‌ مروان‌ اموی‌.
  • بشرویه | بُشْرویه‌، بخش و شهری‌ در شهرستان‌ فردوس‌ واقع‌ در جنوب‌ استان‌ خراسان‌. بشرویه‌ درگذشته‌ از توابع‌ طبس‌ بود (مَگْرِگر، I / 143؛ جلالی‌، 113).
  • بشر یاسین |
  • بطروش | بِطْرَوش1‌، شهری‌ در اندلس‌. این‌ شهر در 60 كیلومتری‌ شمال‌ قرطبه‌ و در ایالت‌ كنونی‌ پوثوبلانکـو2ی‌ اسپانیا قرار دارد (²EI) بطروش‌ در دوره اسلامی‌ اندلس‌ از توابع‌ فَحص‌ البَلّوط و بزرگ‌ترین‌ شهر آن‌ به‌ شمار می‌رفت‌.
  • بشر بن ولید | بِشْرِبْن‌ وَلید (د ح‌ 127ق‌ / 745م‌)، یكی‌ از امرا و فرماندهان‌ دورۀ امویان‌. وی‌ مانند برخی‌ دیگر از فرزندان‌ پرشمار پدرش‌، ولید بن‌ عبدالملك ششمین‌ خلیفۀ اموی‌ (حك‍ 86-96ق‌ / 705- 715م‌) كنیززاده‌ بود
  • بشکنش |
  • بشنداس | بِشَنْداس‌، یا ویشنوداس‌، نقاش‌ مشهور دربار گوركانیان‌ هند در دورۀ فرمانروایی‌ جهانگیر (1014-1037ق‌ / 1605- 1628م‌). از رقم‌ مندرج‌ بر تصویری‌ كه‌ نقاشی‌ موسوم‌ به‌ «دولت‌» از او كشیده‌ است‌، برمی‌آید كه‌ عموی‌ او، ننها نیز از نقاشان‌ برجسته دوره اكبر و جهانگیر بوده‌ است‌
  • بشیریه | بَشیریه‌، گروهی از شیعیان واقفه با گرایش به تفویض‌ (ه‍ م‌)، و دارای عقاید خاص درباره امام‌ موسی كاظم (ع‌).
  • بشیر بن سعد | بَشیرِ بْن‌ سَعْد، ابونعمان‌ (د 12ق‌ / 633م‌)، از صحابۀ پیامبر اكرم‌(ص‌). وی‌ از انصار و از تیرۀ بنی‌ مالك‌ خزرج‌ در مدینه‌ بود (ابن‌ هشام‌، 2 / 101؛ خلیفه‌، 1 / 210-211؛ ابن‌ حزم‌، 363-364).
  • بشر حافی | بِشْرِ حافی‌، ابونصر بشر بن‌ حارث‌ بن‌ عبدالرحمان‌ (150 یا 152- 227ق‌ / 767 یا 769-842م‌)، زاهد و صوفی‌ مشهور.
  • بشر مریسی | بِشْرِ مَرّیسی‌، ابوعبدالرحمان‌ بشر بن‌ غیاث‌ بن‌ ابی‌ كریمۀ مرّیسی‌ (د 218 یا 219ق‌ / 833 یا 834م‌)، متكلم‌ جَهم‌گرای‌ مرجئی‌، فقیه‌ حنفی‌ مذهب‌ و از چهره‌های‌ شاخص‌ اصحاب‌ رأی‌. وی‌ از موالی‌ خاندان‌ زید بن‌ خطاب‌ (برادر خلیفۀ دوم‌، نك‍ : ابن‌ عبدالبر، 2 / 550) بود (ذهبی‌، سیر... ، 10 / 199). بشر به‌ مرّیسه...
  • بصروی | بُصْرَوي‌، ابوالحسن‌ محمدبن‌ محمدبن‌ احمد (د ربيع‌الاول‌ 443 / ژوئيه 1051)، فقيه‌ امامی‌ شام‌. وي‌ به‌ بُصرى‌، روستايی‌ در مجاورت‌ عُكبَرا و در نزديكی بغداد منسوب است
  • بصره | بَصْره‌، شهری‌ كهن‌ در مغرب‌ اقصى‌ كه‌ امروزه‌ از آن‌ ویرانه‌ای‌ بیش‌ برجای‌ نمانده‌ است‌.
  • بصبص | بَصْبَص‌ (د 169ق‌ / 785م‌)، كنیزكی‌ خنیاگر در آغاز دوران‌ عباسیان‌ كه‌ در نواختن‌ بربط یا عود نیز مهارت‌ داشته‌ است‌.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: